چریک در ذهن من آدمیه که میتونه تو هر شرایطی کار خودش رو پیش ببره، اگر شرایط پیچیده بشه باعث نمیشه از حرکت بایسته در عوض جوری تغییر میکنه که بتونه شرایط سخت رو پشت سر بذاره.
به این داستان جالب توجه کنید:
یک مغازه کوچک کتاب فروشی، از روی بدشانسی در میان دو کتاب فروشی بزرگ که رقیبش بودند، قرار گرفته بود. روزی صاحب این کتابفروشی وقتی به سرکارش رسید متوجه شد که رقیب سمت راست او تابلوی بزرگی آویزان کرده که نوشته است: " فروش عظیم جشن سالگرد، 50% تخفیف!" این تابلو خیلی عریض تر از کل عرض مغازه اش بود. بدتر اینکه رقیب سمت چپ او تابلویی بزرگتر نصب کرده بود و نوشته بود:" حراج بزرگ! 60% تخفیف!" باز هم این تابلو فروشگاهش را کوچکتر نشان می داد. صاحب این کتابفروشی کوچک چه کاری می توانست انجام دهد ؟
چون او یک چریک بود بلافاصله تابلوی خود را خلق کرد و آن را در بیرون فروشگاه آویزان کرد؛ روی تابلو نوشته شده بود: " در ورودی اصلی" .
داستان به نقل از کتاب بازاریابی چریکی
مفهوم خارپشت و روباه اولین بار توسط آیزا برلین فیلسوف ی،اندیشه نگار و نظریه پرداز بریتانیایی در یک مقاله معروف بیان شد که در این مقاله مردم دنیا رو به دو دسته خارپشت و روباه تقسیم کرد. بر اساس یک گفته قدیمی یونانی: روباه ها خیلی چیز ها می داند اما خارپشت ها فقط یک چیز خیلی مهم می دانند !
ماروین برسلر (Marvin Bressler) استاد دانشگاه پرینستون می گوید: " می خواهید بدانید چه چیزی افرادی را که سبب ساز بزرگترین تاثیرات هستند از آن هایی که فقط باهوش هستند جدا می کند؟ آن ها خارپشت هستند! . افرادی که دنیای پیچیده را به یک دنیای ساده تبدیل کردند."
برای اینکه مفهوم خارپشتی خودتون رو بسازید! حول این سه محور فکر کنید:
1)در دنیا در چه کاری میتوانید بهترین باشید؟ ( و همینطور مهم است که بدانید در چه کاری نمی توانید بهترین باشید!)
2) کاری که موتور اقتصادی تان را هدایت می کند چیست؟ (چطور به شکل موثری سرمایه پایدار و فراوانی ایجاد کنیم؟)
3)به چه کاری واقعا علاقه دارید؟ ( چه کاری به شما شور و هیجان می دهد ؟ )
اگر بتونیم بر اساس فصل مشترک این سه محور پیش بریم و اون رو به مفهوم واضح و ساده ای تبدیل کنیم تا انتخاب های زندگی مون هدایت بشه، پس می تونیم بگیم که به مفهوم خارپشتی خودمون رسیدیم!( لازمه بگم که این پروسه شناخت می تونه چهار سال طول بکشه)
(منبع: از خوب به عالی)
با اتمام مرحله دوم حالا نوبت جمع آوری اطلاعات بیشتر برای قسمت ادبیات پژوهش است. در جستجوی مقالات مختلف بیشتر از سایت های گوگل اسکالر، امرالد، ساینس دایرکت استفاده می کنم. ذهنیتی که در نتیجه سرچ های مختلف برای من ایجاد شده این است که گوگل اسکالر به صورت عمومی تر ولی امرالد به صورت تخصصی تر مقاله های مرتبط با کلیدواژه های مورد جستجو را نمایش می دهد. پس اگر موضوع عمومی تری دارید و به عبارتی مقاله در این زمینه ها زیاد کار شده است می توانید با استفاده از امرالد مقالات اختصاصی تری را بدست بیاورید اما اگر موضوع شما خاص و با دامنه جستجوی محدود است از گوگل اسکالر کمک بگیرید.
در نهایت شما باید برای تعریف تمام متغیرهای موجود در مدل مفهومی و تمام روابط بین آن ها مطالب مرتبط را جمع آوری کرده و به تعریف این روابط بر اساس ادبیات موجود بپردازید.
لینک های مفید: امرالد اینسایت ، ساینس دایرکت ، گوگل اسکالر
در این مرحله باید بررسی کنیم آیا مشابه این مقالات در داخل انجام شده است یا خیر ؟(ما فعلا هدفمان انتشار یک مقاله داخلی است) برای این کار متغیر های کلیدی که در مقاله مورد توجه قرار گرفته اند و در مدل مفهومی ارائه شده اند را چه به صورت انگلیسی و چه ترجمه شده در سایت هایی مانند ایران داک ، مگیران و SID بررسی می کنیم .
اگر مشابه داخلی داشتند که باید دوباره از مرحله اول شروع کنیم در غیر اینصورت می توانیم همان مقاله را به عنوان بیس قرار داده و ادامه کار های تحقیقاتی خود را بر اساس مدل مفهومی آن مقاله پیش ببریم.
*پی نوشت: لازم به ذکر است پیدا کردن مقاله بیس و استفاده از مدل مفهومی آن برای کار خودمان صرفا به این جهت است که اولین کار مقاله نویسی را راحت تر پیش ببریم اما حرفه ای تر ها می توانند مدل های مفهومی مقالات مختلف را ترکیب و یا حتی خودشان یک مدل بر اساس اصول موجود طراحی نمایند .
ادامه دارد.
سعی می کنم توضیحات خیلی ساده و روان باشد تا دانشجویان کارشناسی و ترم اول ارشد (مثل خودم ) بتوانند به راحتی از آن استفاده کنند .
گام اول در شروع یک مقاله علمی جستجوی مقالات مرتبط (نزدیکترین به موضوع و حتی دورترین به موضوع ) است به این صورت که شما باید ابتدا در سایت هایی مثل :
کلیدواژه هایی که در ذهن دارید را وارد کرده و بعد مقالاتی که به دست می آیند را مورد بررسی قرار دهید . مقاله مورد نظر باید از درجه اعتبار علمی مورد قبولی برخوردار باشد تا بتوانید در نهایت کار متقن و باارزشی را ارائه دهید .
من به شخصه اعتبار مقالاتی که به دست می آورم را از طریق اعتبار ژورنال منتشر کننده بررسی می کنم به این صورت که نام ژورنال مورد نظر را در سایت :
وارد کرده و شاخص های Hindex و همینطور Quartile های آن را بررسی کرده و مقالاتی که در این شاخص ها سطح مطلوبی ندارند را از لیست مقالاتم حذف می کنم .
اگر بخواهیم به صورت مقدماتی H index را سطح بندی کنیم :
به Hindex بالای 100 درجه A
به Hindex بالای 50 درجه B
به Hindex زیر 50 درجه C
می دهم که مورد سوم را کلا وارد مقالات منبع نمی کنم .
در خصوص Quartile ها هم سطح Q1 و Q2 برای من مطلوب هستند .
مورد بعدی که به آن توجه می کنم سال انتشار مقاله است که خیلی تلاش می کنم تا انتشار مقاله نهایتا برای دو یا سه سال گذشته باشد .
البته با این سخت گیری ها مسلما از بین مقالاتی که می یابید تعداد خیلی کمی برای ادامه کار انتخاب می شود اما نهایتا ثمره این اقدام داشتن منابع قوی و مورد قبول برای پیشبرد مقاله تان خواهد بود .
ادامه دارد
6.پول نمی خوابد. پول چیزی در مورد ساعت ها،زمان بندی ها ،تعطیلات نمی داند ،شما هم باید همینطور باشید.پول انسان هایی که اخلاق "کار فراوان" دارند را دوست دارد.وقتی من 26 ساله بودم ، در یک مغازه کار می کردم که ساعت 7بعد از ظهر تعطیل می شد.بیشتر اوقات شما می توانستید من را در ساعت 11شب آنجا پیدا کنید.هیچ گاه سعی نکنید که باهوش ترین یا خوش شانس ترین فرد باشید ،فقط مطمئن شوید شما بیشتر از هر کسی کار می کنید.
7.دست خالی کاری از پیش نمی رود. همه ی ایده ها و نظراتی که می گویند فقر چیز خوبی است را از بین ببرید.بیل گیتس می گوید: « اگر شما فقیر متولد شوید ،این اشتباه شما نیست اما اگر فقیر مردید ،این اشتباه شماست.»
8.یک مربی میلیونر داشته باشید. بسیاری از ما در کلاس هایی متوسط و یا سطح پایین پرورش یافته ایم و سپس خودمان را در محدودیت ها و ایده های آن نگه داشته ایم .من در مورد میلیونر هایی مطالعه کرده ام که نحوه عملکردشان را منتشر کرده اند .مربی میلیونر شخصی خودتان را انتخاب کنید و در مورد او مطالعه کنید.بیشتر انسان های ثروتمند در مورد دانش و منابعشان بسیار بخشنده هستند .
9.پولتان را برای انجام کار های بزرگ بکار گیرید. سرمایه گذاری یک جام مقدس برای میلیونر شدن است و شما باید نسبت به کارتان پول بیشتری روی سرمایه گذاریتان بگذارید.اگر شما پول اضافی ندارید نخواهید توانست سرمایه گذاری کنید.سرمایه گذاری تنها دلیل انجام بقیه مراحل است و پول شما باید برای شما کار کند تا بتوانید کارهای بزرگتری انجام دهید.
10.برای 10میلیون دلار حرکت کنید نه 1میلیون دلار. بزرگترین اشتباه مالی که مرتکب شده ام این بود که به اندازه کافی بزرگ فکر نمی کردم.من شما را تشویق می کنم تا برای بیشتر از یک میلیون برنامه بچینید.روی این سیاره هیچ کمبود پولی وجود ندارد تنها کمبود مردم این است که به اندازه کافی بزرگ نمی اندیشند.
*این ده گام را به کار گیرید،این ها شما را ثروتمند خواهد کرد. کسانی که رویاهای اقتصادی تان را زاده حرص می خوانند,به راحتی (از خودتان)دور کنید.از اینکه با نقشه های سریع پولدار شوید اجتناب کنید ،با اخلاق باشید ،هیچ گاه دست از کار نکشید،و موقعی که آن را ایجاد کردید،علاقه مند باشید تا به دیگران کمک کنید تا آنها هم به آن دست یابند.
گرنت کاردون (مولف ،کارآفرین و سخنران):بدست آوردن ثروت و میلیونر شدن یک تابو است .اینکه بگوییم در 30سالگی به آن خواهیم رسید مثل یک خیال به نظر می رسد.
میلیونر شدن در 30 سالگی ممکن است .من در سن 21سالگی از دانشگاه خارج شدم و ورشکسته بودم و بدهی داشتم اما در 30 سالگی یک میلیونر بودم!
در اینجا 10مرحله هست که تضمین خواهد کرد شما تا 30 سالگی میلیونر خواهید شد.
1.پول را دنبال کنید . در محیط اقتصادی امروز شما نمی توانید روش خود را در وضعیت میلیونر بودن حفظ کنید.قدم اول این است که بر افزایش در آمد خود (در افزایش و تکرار آن)تمرکز کنید .درآمد من 3000دلار در ماه بود که 9سال بعد به ماهانه 20000دلار رسید.شروع به دنبال کردن پول کنید ،بنابراین شما مجبور خواهید بود تا درآمدتان را کنترل کنید و فرصت ها را ببینید.
2.خودنمایی نکنید!!من تا وقتی که کار و سرمایه هایم ،در حال تولید جریان امن چندگانه درآمد بودند ،ساعت و ماشین لوکس نخریدم.وقتی که داشتم میلیونر می شدم ، هنوز در حال رانندگی با تویوتا کمری خودم بودم. با اخلاق کاریتان شناخته شوید نه با خرده ریزهایی که می خرید .
3.پول را پس انداز کنید تا سرمایه گذاری کنید ،نه اینکه فقط پس انداز کنید تا ذخیره کنید.
تنها دلیل پس انداز پول برای سرمایه گذاری آن است. پول پس انداز شده خودتان را در حساب های امن و دور از دسترس بگذارید.هیچ وقت از این حساب ها برای چیزی استفاده نکنید ،حتی در مواقع اضطراری.این موضوع شما را مجبور خواهد کرد تا گام اول را دنبال کنید(افزایش درآمد).تا به امروز من حداقل دو بار در سال ور شکسته شده ام چون همیشه درآمد مازادم را سرمایه گذاری هایی می کردم که به آن ها دسترسی نداشتم .
4.از بدهی که نمی توانید آن را پرداخت کنید بپرهیزید.این را برای خودتان قانون کنید که هرگز از بدهی استفاده نکنید تا وقتی که برای شما پولی نسازد .من فقط پول قرض گرفتم تا ماشینی بخرم چون میدانستم درآمد من را افزایش خواهد داد.مردمان ثروتمند از بدهی استفاده می کنند تا سرمایه شان چند برابر شود و جریان نقدینگی افزایش یابد.مردمان فقیر از بدهی استفاده می کنند تا چیزهایی بخرند که آن ها را فقیرتر می کند.
5. پول مثل یک عاشق حسود رفتار می کند . میلیون ها نفر آزادی مالی آرزو می کنند اما تنها کسانی که این را اولویت خود قرار می دهند میلیونر می شوند . برای ثروتمند شدن و ثروتمند باقی ماندن باید این موضوع را در اولویت قرار دهید.پول مانند یک عاشق حسود است .اگر آن را نادیده بگیرید شما را نادیده می گیرد ،یا بدتر، شما را ترک خواهد کرد تا به سوی کسی برود که آن را در اولویت قرار داده است .
ادامه دارد.
پی نوشت: عنوان مقاله برای رعایت اصل امانتداری تغییر داده نشده.شما با عنوان کلی "چگونه میلیونر شویم؟" بخوانید
3. بازار
آیا موانع قدرتمندی برای ورود به بازار وجود دارد ؟
موانع ورود به هر مشکلی گفته می شود که ورود استارتاپ به بازار را سخت می کند .یک شکاف در این موانع برای ورود انتخاب کنید تا یک دفاع قوی در برابر رقبای آینده شکل بگیرد.
بدون داشتن یک نقشه بازاریابی که تضمین می کند منحرف نمی شوید،محصول شما برای ورود به بازار آماده نخواهد بود.
اگر بازاری پیدا کردید، برخی ارزیابی ها را انجام دهید تا بدانید که قدرت پذیرش محصول یا خدمت شما را دارد .
یک هزینه نادیده گرفته شده در میان استارتاپ ها ،هزینه جذب مشتری است.وقتی شما به بازارتان نگاه می کنید در مورد مقدار این عامل مطمئن شوید.خیلی از استارتاپ ها بخاطر محاسبه نکردن این هزینه شگفت انگیز شکست خورده اند.
این ریسک غیر منطقی خواهد بود اگر بخواهید وارد بازاری شوید که هیچ پولی برای پرداخت به شما نداشته باشد.
4.مدل کسب و کار
قلب یک کسب و کار مدل کسب و کار آن است که مدل کسب و کار هم باید مقیاس پذیر باشد.
بهترین استارتاپ ها آنهایی هستند که به سرمایه انسانی کمی نیاز دارند .چرا؟چون سرمایه انسانی گران و غیر قابل اعتماد است.
اگر می خواهید کارکنان را از علّافی/پرسه زنی دور نگه دارید باید آنهادر فضایی رقابتی آماده نگه داشته شوند
اگر فرهنگ تیم شما بر مبنای مجادله ،حسادت ، رقابت داخلی باشد استارتاپ شما خودش را خواهد کشت!!
خلاصه
ابتدا سعی کنید عوامل شکست ایده تان را بیابید و اصطلاحا آن را بکشید !آیا ایده شما از بین خواهد رفت ؟ اگر پاسخ نه است به مراحل دیگر بروید به سوالات پاسخ دهید و نقشه بازاریابی جذاب، مدل کسب و کار جامع و تیم کاری متعهد و قوی را فراموش نکنید .هر چقدر بیشتر در فاز شروع استارتاپ تلاش کنید در بلند مدت نتایج بهتری خواهید گرفت . روش های این مقاله را بکار گیرید و شروع کنید .اگر ایده ی خوبی دارید که در ارزیابی هایتان موفق عمل کرده است پس قلبتان را با آن همراه کنید و ادامه دهید .
پایان.
حال که تصمیم به شروع گرفته اید، نکات زیر را در نظر بگیرید:
1.منابع مالی
سرمایه باید شامل مقدار مناسبی باشد تا شما را به یک نقطه راحت در آینده ممکن برساند-فراتر از مرحله بازاریابی.
اگرچه استارتاپ های با سرمایه گذاری سنگین همه توجه ها را جلب می کند ،اما اغلب شرکت های با نیاز به سرمایه کم ،سریع تر شرکت های مقیاس پذیر و سودآور می سازند.
همانطور که طرح تجاری خود را شکل می دهید ،مطمئن شوید ایده ی خروج برای سرمایه گذاران را تعبیه کنید.
صنعت خود را با احتیاط انتخاب کنید.
2.محصول
آیا چیزی هست که محصول /خدمت مرا ممتاز کند؟
از خود بپرسید چرا جهان به محصول من نیاز دارد؟اگر هیچ تمایز و یا برتری نسبت به نمونه قبلی وجود ندارد،هیچ کسی به محصول شما توجه نخواهد کرد.(مزیت رقابتی برای محصولتان پیدا کنید)
اگر شما می خواهید به محدوده ای وارد شوید که توسعه یافتگی بالایی دارد و یا محصولات/خدمات عالی در آن زمینه وجود دارد ،با احتیاط رفتار کنید.
خدمات و محصولات موفق یک مشکل واقعی را حل می کنند.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ساختن یک استارتاپ مثل عاشق شدن است!! شما یکی از ایده های کامل را انتخاب می کنید و منطق خود را از دست می دهید ،قضاوتتان پرواز میکند !و شما مسائل را وارونه می بینید!
و احتمال دارد اشتباه کنید.
یک مشکل با فرهنگ استارتاپ این "کوری غیر منطقی" است، که دنباله ای از خرابی ها را از خود بجا می گذارد. هرکسی می داند ساختن یک استارتاپ دشوار است، اما کارآفرینان زیادی استارتاپ های خودشان را با بی طرفی کافی تحلیل نمی کنند.
اگر شما نمی خواهید پول (و یا زندگی ) خود را صرف یک ایده شکست خورده کنید ، این سوالات را از خودتان بپرسید:
آیا میتوانم ایده ام را بکشم(kill your startaup) و از بین ببرم ؟!!
اولین چیزی که باید انجام بدهید این است که تلاش کنید تا ایده تان را بکشید!اگر ایده شما می خواهد شکست بخورد ،همانطور که 90%آن ها چنین می شوند،بنابراین شما زودتر این کار را انجام خواهید داد قبل از اینکه دیر شود.
وقتی شما وارد بازار می شوید،رقیبان شما سعی می کنند تا شما را به هر نحوی از بین ببرند .کاری که با استارتاپ شما می شود همان چیزی است که رقبایتان با شما انجام می دهند .اگر شما قبل از اینکه جنگی شروع شود، جنگ را آزمایش کرده باشید ،بنابراین شما به شکلی قدرتمند برای بقا ظاهر خواهید شد.
تلاش کنید و استارتاپ خود را از بین ببرید ،آیا از بین خواهد رفت ؟اگر جواب "نه " است ،پس قلبتان را با آن همراه کنید و آن را انجام دهید .
.ادامه دارد
درباره این سایت